سفر روسای جمهور به استانها
دوستی یا آوری کرد: "شما که قدیما روز ولنتاین هم یادداشت اجتماعی می نوشتین، چرا الان تو بحبوحه سفر آقای احمدی نژاد به استانتون، این تیپی می نویسی؟"
ما هم به احترام ایشون در این پست قراره یه چیز تو همین مایه ها بنویسیمو البته اینو بگم که الان تابع شرایطی ام که ناخواسته به زعم ایشون" اون تیپی " می نوشتم
درباره این سفر هم امیدوارم باز هم منشاء تحولات مفیدی در گیلان باشه ، البته امیدوارم بیشتر عملیاتی و اجرایی باشه( پیگری سرسختانه مصوبات ادوار قبل و سرعت دهی به ادامه یا اجری اونا) تا نظری و در حد تصویب نامه های جدید و دراز مدت... و اصلا هم به این بحث های بچه گانه کاری ندارم که مثلا تصاویر صدا و سیما آرشیوی بوده و صحنه سازی شده و ... چون این کشور اونقدر جمعیت داره که برای مراسمی اینچنین جمعیت قابل ملاحظه ای شرکت کنن.
اینکه رییس دولت کشوری تعداد سفر هاش به مناطق مختلف کشورش زیاد باشه اتفاق خوب و شایسته ایه(حتی اگه دستاورد خاصی هم نداشته باشه) که این امر مهم متاسفانه در کشورمون به دلایل زیاد با این گستردگی و تعدد انجام نشده بود. البته دولت آقای خاتمی هم نسبت به ادوار قبل کارنامه بهتری داشت که در اصل و انصافا مقایسه آمار این دولت ها اصلا کار درستی نیست. مثلا در دوره ریاست جمهوری مقام معظم رهبری که مقارن با سالهای جنگ بود عملا فضا، فضایی متفاوت بود و چنین اقداماتی بسیار خطرناک و مخاطره آمیز برای مدیریت کشور و جنگ بود. اون زمان اخبار هواشناسی هم سری بود چه برسه به مکان حضور رییس جمهور در روز های آتی. رواج مبارزات مسلحانه هم از سوی دیگه و ترور های کور مساله ای بود که مانع از ایجاد چنین فضایی برای دیدار های مکرر مردم و مسئولین می شد.
بعد از انقلاب این تصاویر فقط در همون سالهای ابتدایی در استانها دیده شد، استقبال هزاران نفری مردم قم و حومه از امام ، دیدار مردم با امام و در زمان اولین دوره انتخاب ریاست جمهوری ، سخنرانی های بنی صدر و برخی دیگر از کاندیداها آخرین تصاویر آرشیوی در ذهن مردم سایر استانها موند که جنگ تحمیلی و جنگ گروهک های مخالف این دوری رو سالها به دازا کشوند.
از بین مسئولان دولتی نگاهی به ترور شهید رجایی و ترور نافرجام رهبری در تهران نشون می ده که تامین امنیت سران نظام در مرکز به سختی ممکن بود چه برسه در جاهایی دیگه. آیت الله هاشمی هم یک بار سوء قصد شد که بحثش خیلی گنگه ، آقای هاشمی اولین رییس جمهوری بود که با بهتر شدن امنیت داخلی سفرهای استانی و شهرستانی رو شروع کرد. اون موقع مدرسه مون رو تعطیل کردن و رفتیم دیدن آقای هاشمی. در لاهیجان به هاشمی یک غنچه چای طلا هدیه دادن. حالا نمی دونم اون به لاهیجانی ها چی داد؟ مردم خوشحال بودن. ما هم که هیچ چیز نمی فهمیدیم...
آقای خاتمی اما وقتی لاهیجان اومد ما سر از پا نمی شناختیم. جو سنگین بود. امام جمعه رشت آقای قربانی،امام جمعه فعلی لاهیجان آقای رنجبر ، استاندار گیلان آقای سلطانی فر، معاون پارلمانی کنونی وزیر صنایع آفای ندیمی و فرمانده سپاه لاهیجان استقبال گرمی از ایشون به عمل آوردن. عکساشو قبلا داشتم و گرنه حتما آپلود می کردم. استقبال بی نظیری بود. اون روز اما سخنرانی خاتمی خیلی ها رو به فکر فرو برد. خاتمی چنان از تاریخ لاهیجان و افتخاراتش گفت که خیلی از لاهیجانی ها هم اون طور که باید نمی دونستن و فقط هورا می کشیدن.
اولین دیدار رسمی آقای احمدی نژاد با مردم لاهیجان هم روز شلوغی بود. یه عده از چایکار ها بوته های چای رو که به خاطر نخریدن چای توسط کارخونه ها بزرگ و بی مصرف شده بود برای نشون دادن وضعیت باغ چای رو دستشون گرفته بودن و برای رییس دولت تکون می دادن تا پیامشون رو برسونن آقای احمدی نژاد هم بی خبر از ماجرا بهشون می گفت: " من هم شما رو دوست دارم" چند بار این کار تکرار شد و آخر آقای احمدی نژاد فهمید و به پیامشون پاسخ داد که برای رفع مشکل چای هم صحبت هایی شده... اون روز به گمونم درباره مسایل سیاست خارجی زیاد صحبت نکرد اما وعده ساخت یه ورزشگاه برای پسرها و یکی هم برای دختران لاهیجان رو داد. درباره این سفر و ماجرای که با آقای مشایی داشتم رو قبلا نوشتم؛ فکر کنم تو همین سفر لاهیجان شهر نمونه تاریخی و گردشگری جهان اسلام یا پایتخت فرهنگی و گردشگری یا یه چیز تو همین مایه ها ملقب شد.
مطلب به درازا کشید. خلاصه اینکه این سفر ها فی نفسه کار خوب و مفیدیه و قطعا تاثیر مثبت و مستقیمی رو مساله تمرکز زدایی، مدیریت نظارتی و ارزشیابی اجرایی دولت داره امیدوارم این کار در دولت آتی آقای مشایی یا هر کس دیگه ای که انتخاب می شه تداوم داشته باشه...